تمیز کردن کف ساختمان با استفاده از وسایل کف سابی
موفقیت در مصاحبه استخدامی از زبان محمدرضا شعبانعلی
مصاحبه استخدامی قسمت اول
در این فایل به طور خاص میخواهیم راجع به مصاحبه ی شغلی حرف بزنم ، مصاحبه ی شغلی یکی از انواع مذاکره است که ماها شاید در زندگیمون زیاد برخورد نکنیم اما همون معدود دفعاتی که مجبوریم در مذاکره شغلی یا در مصاحبه شغلی شرکت بکنیم میتونه سرنوشت ما را به میزان قابل توجهی تغییر بده، خیلی وقتا اینو میشنویم که میگن مصاحبه شغلی ۲۰ دقیقه از زندگی ماست که گاهی سرنوشت ۲۰ سال زندگی ما را رقم میزنه . یه نکته را لازمه که بهتون بگم در حوزه مصاحبه شغلی بحث های زیادی شده کتاب های زیادی وجود داره به زبان های مختلف شما میتونید منابع و مراجع پیدا بکنید اما یک واقعیت وجود داره بحث مصاحبه شغلی یک بحث فرهنگیه ، الزاماً شیوه هایی که در کشور آمریکا ممکنه درست باشه، در اروپا ممکنه درست باشه، در شرق دور ممکنه درست باشه، در ایران شاید جواب نده! بنظر میرسه که اکثر کسانی که در این حوزه توصیه ای می کنند یا حرفهایی می زنند، بر اساس تجربیات شخصیشون حرف می زنند . صحبت هایی هم که من امروز برای شما دارم بیشتر بر اثاث تجربیاتی که خودم داشتم ، سعی کردم به اصول کلی علم ارتباطات و مذاکره وفادار باشم وهمینطور شنیده هایی که در طول این سالها از دوستانم از مدیران شرکت های مختلف شنیدم نقل قول هایی که از جلسات مذاکره و مصاحبشون داشتن ،همه ی اینها را سعی کردم یک کاسه کنم در قالب یک سری راهنمایی ها برای دوستانی که احیاناً میخواهند در یک چنین مصاحبه هایی شرکت کنند مطرح بکنم.
یک سری توصیه هایی وجود داره که قبل از رفتن به مصاحبه میتونیم بهش دقت بکنیم:
نکته اول: تحقیق در مورد شرکت و مکان مصاحبه :
اول از همه در مورد شرکت و سازمانی که میخواهید برید اونجا استخدام بشید تحقیق کنید. احتمالاً اون شرکت وب سایتی داره احتمالاً اطلاعاتی بشه راجع بهش پیدا کرد، سعی کنید شرکت را بشناسید، وظایفش را بشناسید، حیطه فعالیتش را بدونید، مشتریانش را تا حدی شناخت داشته باشین ، اینها کمک میکنه که من در داخل جلسه مذاکره مسلط تر باشم. برای کارفرماها برای کسی که میخواد منو استخدام بکنه بسیار مهمه که من یک آگهی را تو روزنامه دیدم یا تو سایت اینترنتی دیدم و مستقیم فقط در جست و جوی یک شغل و یک حقوق اومدم اینجا یا تحقیق کردم برام مهم بوده با چه سازمانی طرفم ؟ این سازمان میخواد چیکاربکنه ؟ چه انتظاراتی از من داره ؟ هرچقدر بتونید اطلاعات بیشتری از اون سازمان بدست بیارید یا از اون شرکت بدست بیارید شانس شما در موفقیت در مذاکره شغلی بیشتر میشه.
مصاحبه استخدامی : اطلاعات در مورد لغات تخصصی، ادبیات شغل
اطلاعاتی از لغات تخصصی، ادبیات و نوع وظایف شغل مورد نظر ، بدست آورید.
نکته ی بعدی اینکه سعی کنید ترمینولوژی های اون شغل را یاد بگیرید. در جلسه مصاحبه شغلی که داره با شما صحبت میشه هرچقدر بیشتر ادبیات اون شغل را بشناسید ، از واژگان اون شغل استفاده بکنید ، خیلی خیلی بیشتر میتونید موفق باشید . خیلی خوبه که اگر شما دارید میرید در یک کارخانه ای مثلاً کار بکنید، بطور خاص در حوزه مثلاً تامین ونگهداری ، یک سری اصطلاحات عمومی را بدانید، یک سری از دستگاه های اون حوزه را بشناسید، یک سری لغت هایی را که معمولاً در حوزه ی مثلاً نگهداری بکار میره بدونید، خیلی خوبه اگر در صنعت تجهیزات پزشکی می خواهید کار کنید یادمون باشه که اون شرکت با چه جور دستگاه هایی کار میکنه؟ با چه سازمان هایی کار میکنه؟ با چه شرکت های خارجی کارمیکنه؟ سابقه ی آنها چیه ؟این اطلاعات میتونن تصویر ذهنی که ما داریم را و در ذهن طرف مقابل میخوایم ایجاد بکنیم به میزان قابل توجهی بهبود و تغییر بدن . اگر دسترسی دارید اگر امکانش براتون وجود داره سعی کنید که شرح شغل اون موقعیت را جستجو بکنید؛ خیلی وقت ها البته توی روزنامه ها یا جاهای دیگه ما آگهی می بینیم فقط یک عنوان کلی می زنند اما اگر عنوان زدند که ما مثلاً مدیر فروش می خوایم یا مثلاً مدیر فروش می خوایم برای این این حوزه از محصولاتمون، سعی کنیم یک جستجویی بکنیم مدیر فروش چه وظایفی بر عهده باید داشته باشه ؟ کارشناس کنترل کیفیت چه کارهایی باید انجام بده؟ و هرچقدر اطلاعات بیشتر باشه من در جلسه مذاکره و مصاحبه شغلی میتونم آدم موفق تری باشم.
اگر امکانش براتون وجود داره اگر سازمان بزرگه و امکانش هست سعی کنید به اون سازمان سر بزنید قبلاً، یک بار چرخیدن داخل اون سازمان میتونه خیلی از ترس های من را از بین ببره میتونه به من حس تسلط بهتری در محیط بده،اگر هم امکانش وجود نداره شرکت کوچکیه، اینقدر در واقع بی در و پیکر نیست که شما بتونید برید توش بچرخید و بیاید بیرون ، حداقل سعی کنید روز قبل از مصاحبه ی شغلیتون یه سر به اونجا بزنید ، محل را از بیرون ببینید، این تسلطی که شما دارید و این آشنا بودن به محل یک جایی در مذاکره ی شغلیتون ، در مصاحبه ی شغلیتون خودش را نشون میده.
مصاحبه استخدامی : سخت ترین سوال مصاحبه چیست؟
سخت ترین سوال مصاحبه چیست؟ چگونه به آن پاسخ دهیم؟
سخت ترین سوال شغلی که در جلسه مصاحبه از ما میشه اینه که چرا شغل قبل رو ول کردی ، یک سری جواب های خطرناک وجود دارند که خیلی وقت ها ما اونها رو می گوئیم . یکیش اینه که می گیم همکاران خوبی نداشتم مطمئن باشید که طرف مقابل فرض نمی کنه که شما آدم خوبی هستید و همکاراتون خوب نبودند . مطمئن باشید او فرض خواهد کرد طرف مقابلش با همه آدم ها نمی تونه سازگاری داشته باشه و نتونسته باهاشون بسازه پس به این نکته توجه داشته باشیم . یکی از جملات دیگه ای که میگیم اینه که کمبود حقوق و بیمه نداشتیم و… اینها خیلی کمک نمی کنه ، البته اگه می دونید که اینجا بیمه دارند و شرایط خوبی هستش ممکنه حس بد نده ولی به هرحال دلیل نمیشه که علت ترک اون شغل صرفاً این باشه . جمله ی دیگه اینه که بگیم فرصت پیشرفت نبود من اونقدر که باید پیشرفت نکردم . این جمله مثل چاقوی دولبه است . از یک طرف این حس رو به طرف مقابل میده که من آدمی هستم که دنبال پیشرفت و رشد و این خیلی خوبه . از یه طرف بسیاری از مدیران این نگرانی رو پیدا می کنند که خوب این اگر اومد در سازمان من یکی دو پله هم رشد کرد و من خواستم این رو نگهش دارم پس احتمالاً می خواد جا بجا بشه . نداشتن فرصت پیشرفت بهانه خوبی برای تغییر شغل نیست .
تو صیه ای که معمولاً میکنند و مطالعاتی که در این زمینه شده خیلی جالبه . یک سری جواب هاست که کارفرماها دوست دارند بشنوند یکی اینکه وقتی از علت ترک شغل قبلی از ما پرسیده شد ما از علاقمون به شغل جدید براشون صحبت کنیم . من در یک شرکتی کار می کردم مثلاً کارم این بوده که امور اداری رو انجام بدم الان اومدم دارم اَپلای می کنم در مورد شغلی که در حوزه فروشه وقتی از من بپرسند شغل قبلی رو چرا ترک کردی من می تونم بگم که من فروش رو دوست دارم ، فروش این قابلیت ها و ویژگی ها رو داره ، فروش این لذت ها رو بهم میده . بیشتر از مزایای شغل جدید صحبت کنم تا معایب شغل قبلی .یک سری پاسخ هائی هم هست که تحقیقات نشون میده کارفرما دوست داره وقتی میشنوه ، من تعدادی رو آماده کردم که اونها رو میگم .
بعضی ها میگویند که من در شغل قبلی توانمندی هام بیشتر از اونی بود که شغل ازم می خواست . من دوست دارم جائی باشم که شغلم ازم خیلی توانمندی بخواد و من حس کنم که با توانمندی هام فاصله دارم و هر روز مجبور شم توانمندی های جدیدی رو در خودم ایجاد کنم و توسعه بدم و یاد بگیرم.
یکی دیگه از جوابهائی که کارفرماها دوست دارند بشنوند و حس خوبی بهشون میده اینه که من برگردم بگم که من دنبال مسئولیت بیشتر بودم ، اونجا مسئولیت هائی بر گردن من بود منم با دقت سعی می کردم که به اونها توجه بکنم اما دوست داشتم مسئولیت های بزرگتر و جدی تری بر عهده من گذاشته بشه .
یکی دیگه از چیزهائی که شنیده میشه و ایرادی هم نداره که ما این رو بگیم اینه که ساختار سازمانی شرکت قبلی تغییر کرد و بخشی که من فعالیت می کردم در ساختار جدید حذف شد و من به خاطر اینکه به اون زمینه کاری علاقه داشتم ترجیح دادم در همون حوزه شغلی در جای دیگری مشغول به کار بشم و همون شغل قبلی و مهارت های قبلی رو ادامه بدم . یک جواب دیگه هم که بعضی جاها دیدم که میگن و افراد با تجربه معمولاً میگن اینه که خوب ما به خاطر تجربیات حساسمون فشار مالی زیادی رو به شرکت تحمیل می کردیم پروژه های شرکت کم شده بود و حالا به دلیل تحریم و یا تغییر قراردادهای پیمانکاری به هرحال احساس کردیم که بار سنگینی روی دوش شرکت هستیم و احساس کردم شاید در جای دیگری بتونم شاید بهتر کمک بکنم و استفاده بکنم .
یک توصیه ی خیلی جدی هم وجود داره و من خواهش می کنم که بهش دقت داشته باشید . هروقت ازتون در مورد تغییر شغل پرسیدند بهشون توضیح بدید که این کار براتون یک تصمیم سخت و دشوار بوده بگید که این تصمیم براتون راحت نبود خیلی فکر کردین تصمیم ساده ای نیست من توی این چند سال تصمیم به این سختی نداشتم بگذارید روبروئی این حس رو داشته باشه که شما به راحتی لباس شغلتون رو عوض نمی کنید بدونه این برای شما دغدغه ست بدونه که ترجیح شما اینه که وقتی وارد یک سازمان می شوید در اون سازمان بمونید .بنابراین این حس رو اگه ایجاد کنیم شانسمون برای موفقیت در مصاحبه افزایش پیدا می کنه و همیشه همیشه همیشه نشون بدین که نسبت به کارفرمای قبلیمون حس قدرشناسی داریم . جملات مثبتی که شما در مورد کارفرما و سازمان قبلی تون میگید تک تکش روی آینده شما تاثیر داره . منی که می خوام شما رو استخدام کنم وقتی که می بینم شما در مورد کارفرمای قبلیتون بد می گید حتی اگه واقعیت رو بگید ،نگران میشم میگم این یک روز میخواد از شرکت من بره و همین حرف هارو میخواد جلوی یکی دیگه بزنه . پس به این قضیه دقت داشته باشید که از کارفرمای قبلی و محل کار قبلی تاحد امکان نکات مثبت بگید . من دارم اینطوری امنیت خاطر ایجاد می کنم برای طرف مقابل که من اگر هم یک روز سازمان تورو بخوام ترک کنم قطعاً حرف ها و پیام های خوبی برای شغل و کارفرمای بعدی با خودم خواهم داشت.
مصاحبه استخدامی : چطور غیر مستقیم از خودتان و توانمندی های تان برای کارفرما بگویید؟
چطور غیر مستقیم از خودتان و توانمندی های تان برای کارفرما بگویید؟
برای دوستانی که تازه دارن مشغول به کار میشوند و اولین شغل هاشون هست یک توضیحی بدم در مورد اینکه چطور توانمندی هامون رو معرفی بکنیم خواهش می کنم مدام نگید که من این کلاس رو رفتم ، کلاس فوتوشاپ رفتم و … کارفرما براش مهم نیست که شما چه کلاسی رفتید . کارفرما براش مهارت های شما مهمه بنابراین با ادبیات دیگه ای بگید . من بلدم با نرم افزار فوتوشاپ و کورل دراو و … کار کنم ، بصورت حرفه ای کار کنم مهارت هارو بگید این که کدوم کلاس رفتید مهم نیست . اگه مدرک دارید این خیلی خوبه اما شروع نکنید بگید که مدرک فلان دارم ، این مدرک دارم و … کار فرما براش مدرک مهم نیست . کارفرما براش کارائی مهمه . می تونید از توانمندی ها و کارکردها تون براش بگید در آخر هم می تونید بگید که در این زمینه مدرک هم دارم که اگه لازم باشه حالا یا می گید توی رزومه ام پیوست کردم یا بعداً می تونم تقدیم کنم ولی به هرحال فضای جلسه مصاحبه فضای توانمندی هاست من باید بگم که چه توانمندی هائی دارم .
مهارت های نا مربوط رو اعلام نکنیم یک سری مهارت هاست که ممکنه حالا خیلی ربطی به شغل فعلی نداشته باشه دلیل نداره که من اونهارو مطرح کنم و بیهوده فضای مصاحبه رو غبار آلود بکنم و پیچیده کنم. من یک سری مهارت دارم که شاید اینجا به دردم نخوره . من بلدم با سیستم اتوماسیون فلان شرکت کار کنم اینجا که اومدم کارم چیه ؟ کارم اینه که مثلاً در واحد تضمین کیفیت کار می کنم . دلیلی نداره که مدام با علاقه توضیح بدم که بله من با سیستم اتوماسیون فلان شرکت کار کردم و خیلی با اتوماسیون اداری آشنا هستم . این چه کمکی می کنه ؟ الزاماً حس خوبی به روبروئی نمیده .
و یک نکته رو هم به یاد داشته باشیم چه در رزومه نویسی و چه در جلسه مصاحبه ما الان دو جور فرهنگ در شرکت هامون داریم . شرکت هائی که پایه خارجی دارند و شرکت هائی که پایه داخلی دارند . بسیاری از شرکت هایی که پایه خارجی دارند ،خیلی از فعالیت های فوق برنامه می پرسند . شما کوه می روید؟نمی روید ؟ عضو NGO ها هستید ، نیستید ؟ چکار می کنید ، و … شنیدن این فعالیت ها برای اونها یک امتیاز مثبت برای شماست .اما سازمان هائی که فرهنگ داخلی دارند راستش خیلی به این چیزها توجه ندارند اینکه شما جمعه ها میروید کوهنوردی شاید حس خوبی به اون مصاحبه کننده دست نده اون ترجیح میده که جمعه صبح خونه باشید تا اگه ازتون خواست که جمعه بیائید سرکار بتونید برید . دقت کنید با چه فرهنگی طرفید با چه سازمانی طرفید ؟ چه رفتارهائی برای اونها ارزش و مطلوب محسوب میشه .
مصاحبه استخدامی : چگونگی برقراری ارتباط با مصاحبه کننده
چگونگی برقراری ارتباط با مصاحبه کننده
یک سری مکانیزم هایی هم در حوزه برقراری ارتباط وجود داره که تو جلسه های مصاحبه شغلی باید بهش دقت داشته باشین ، بعضیاش رو میدونید ولی من باز تکرار می کنم برای اینکه یادآوری بشه.
سعی کنیم ارتباط چشمی خوب داشته باشیم . اینکه من در چشم طرف مقابل نگاه می کنم این حس را القا میکنه که من اعتماد به نفس دارم ، از توانمندی های خودم مطمئنم .
به دست دادنمون دقت کنیم ، دست دادن خیلی شل میتونه این حس را بده که من اعتماد به نفس ندارم ، دست دادن خیلی محکم ممکنه این حس را القا بکنه که من خیلی هیجان زده ام که اینجام .لبخند زدن کار ساده ایه که اثراتش بسیار عمیق و جدیه ، حتمی با لبخند وارد جلسه بشید .
یه نکته ی دیگه هم دارم که میخوام بگم، خیلی مهمه که شما در جلسه مصاحبه شغلی یک جورایی موضع قدرت را داشته باشید، من میدونم احتمالاً میگید که مگه میشه آدم وقتی داره میره پیش کارفرما برای استخدام ،موضع قدرت برای چی؟! قدرت در اختیار کارفرماست و من اینجا اومدم که استخدام بشم! ولی میشود که این موضع را داشت ، به روشهای مختلف. اول از همه من توصیه میکنم دقت کنید محو اتاق نشید، خیلی وقتها ماها میریم تو یک اتاق مثلاً کنفرانسی میشینیم برای مصاحبه نگاه می کنیم می بینیم عجب دکوراسیونی داره ، چقدر تابلوها ی مختلف و تقدیرنامه ها به در و دیواره، سیستم صوتی و تصویری جالبی داره، یک تجربست واقعیتش، من باید اعتراف بکنم که خودم در طول این سالهایی که استخدام را انجام دادم ، یکی از لذتهام این بوده که میدیدم کسانی که کارجو هستن و میان مصاحبه با تعجب امکانات داخل اتاق من را نگاه می کنند ، یه جورایی به منه مصاحبه کننده حس برتری میده ، این حس را به طرف مقابل ندید . وقتی وارد اتاق میشید برای مصاحبه تمرکزتون به طرف مقابل باشه به فرد مقابل باشه به اون نگاه بکنید به اون توجه بکنید ، مهم نیست در اون اتاق چی وجود داره و چی وجود نداره ، مهم نیست روی دیوارها چی نصب شده ، مهم نیست که چه تندیس هایی روی میز قرار داره ، توجه کردن به اینها ما را به موضع ضعف می بره .
خیلی وقتها ما میتونیم با یک سری از جملاتی که میگیم این حس قدرت را القا بکنیم . هیچ ایرادی نداره من به عنوان مصاحبه شونده وقتی میرم تو یک خسته نباشید بگم و بگم که احتمالاً امروز مصاحبه های شغلی زیادی داشتید و خسته شدید امیدوارم من خیلی خستتون نکنم. یک جورایی دارم این حس را القا می کنم که من دارم از موضع یک آدم بالغ و موضع برابر با تو دارم حرف میزنم. هیچ ایرادی نداره شما اگر احساس میکنید محل اون سازمان یا شرکت یا دفتر جای خوبیه ، امکانات خوبی داره تعریف بکنید. دفترتون جای خوبیه ، چه آب و هوای خوبی داره، چه جا پارک خوبی داره ، چه ساختمون خوبی دارید، ایرادی نداره یک جورایی نشون میده که من در موضع یک آدم پخته آدمی که مغلوب محیط نشدم ، اومدم و دارم با نگاه منتقد و انتقادی بررسی می کنم قوت و ضعف این سازمان را ، حس خیلی در واقع مثبتی از اعتماد به نفس را به طرف مقابل میده.
اگر هول شدید هیچ وقت نگید. یکی از بدترین چیزهایی که در مصاحبه شغلی وجود داره اینه که طرف برمیگرده میگه که «ببخشید من یه مقدار راستش امروز هول شدم و ببخشید اگه احیاناً بعضی از جوابایی که میدم حالا شتاب زدست یا احیاناً نفس نفس میزنم». خیلــــی بده هیچ وقت نباید اعتراف بکنیم که هول شدیم ، بله هول شدن وجود داره، حرفه ای ترین آدمها، آدمهایی که سالها سابقه دارند آدمهایی که بارها مصاحبه ی شغلی رفتند، همیشه استرس را در زمان مصاحبه ی شغلی تجربه می کنند ولی دلیل نداره که من اینهارا بروز بدم.
به دقت گوش بدیم به سوالها گوش بدیم ، شتاب زده جواب ندیم ، هیج ایرادی نداره مصاحبه کننده از من یک سوال بپرسه ، من ده ثانیه سکوت کنم و جواب بدم ، هیچ ایرادی نداره. ضمن اینکه این نشون میده که من میخوام تأمل کنم ،فکر کنم و تصویر یک آدم پخته تر را به نمایش میگذاره. اما وقتی شتاب زده جواب میدیم ممکنه جواب اشتباه بدیم و این خیلی خطرناکه . بعد از مصاحبه کسی یادش نمیمونه که شما چقدر فکر کردید و جواب دادید اما اگر سریع جواب بدید و اشتباه جواب بدید اشتباه شما در ذهن مصاحبه کننده باقی میمونه.
مصاحبه استخدامی :حاشیه روی نکنید مراقب زبان بدن خود نیز باشید.
حاشیه روی نکنید. مراقب زبان بدن خود نیز باشید.
توصیه می کنند که درمورد بعضی از مباحث مثل مذهب و سیاست صحبت نکنید . در دو حالت اینها خطر دارند حالت اول وقتی اختلاف نظر دارید با طرف مقابل حالت دوم اینکه یه وقت خیلی مفیدی از مصاحبه ی شما را میگیره . ما معمولاً احساس میکنیم حالا اشکال نداره یه گپی هم راجع به سیاست زدیم راجع به مذهب زدیم یک فضای دوستانه ایجاد شد من بهتون قول میدم ، با اطمینان میگم، این تحقیق شده ، ممکنه در اون لحظه جو خوبی ایجاد شه با یک سری حرف های مشترک با یک سری شوخی ها با یک سری توضیحات، یک سری انتقادهای مشترک ، نمیدونم وضعیت دولت ، حکومت یا هر چیز دیگری ، ولی واقعیتش اینه که وقتی که شما جلسه را ترک میکنید مصاحبه کننده فقط به ویژگی های شما توجه میکنه و دیگه خیلی کاری نداره با اون حرف ها ، شما وقتتون را تلف کردین . پس در بهترین حالت وقتتان تلف میشه و در بدترین حالت به یک نقطه اختلاف نظر می رسید که میتونه تنش زیادی رو در جلسه مصاحبه شما ایجاد بکنه .
متوجه زبان بدنمون باشیم انسان ها زمانی که احساس کنن زبان بدنتون با کلامات شما در تعارضه قطعاً به زبان بدن شما اعتماد می کنند . زبان بدن من باید نشون بده که من اعتماد به نفس دارم ، من خودم را قبول دارم ، نشون بده که من هول نشدم . لازم نیست من خیلی زیاد درصندلی ام فرو برم و نباید خودم رو زیاد روی میز بندازم تمام وزنم رو روی میز بندازم لازم نیست حرکات شتاب زده با دست وپاهام انجام بدم . نباید زیاد تکون بخورم . با خودکار ، موبایل و وسایل روی میز نباید بازی کنم . دست به سینه نشینم و گارد دفاعی نگیرم . لبخند از روی چهره ام محو نشه . همه اینها باعث میشه که طرف مقابل احساس کنه با فردی داره مصاحبه می کنه که اعتماد به نفس بالائی داره.
مرز اعتماد به نفس معقول و و نا معقول رو بدونیم . اعتماد به نفس یکی از فاکتورهای مهمیه که روی استخدام من تاثیر میگذاره اما باید بدونم که اعتماد به نفس نامعقول خیلی نگران کننده است . هنوز شغل رو نمی شناسه ، می خواهیم تازه معرفی کنیم می گیم بله ما برای مدیر فروش می خواهیم ، می گه بله بله من میتونم یک مدیر فروش موفق باشم خیلی این کار رو دوست دارم و مطمئنم هر کاری در این حوزه به من واگذار کنید به خوبی انجام میدم، حس خوبی به روبروئی نمیده احساس می کنه مذبوهانه تلاش می کنم که این شغل رو بدست بیارم . اعتماد به نفس معقول چی میگه ؟ ، بله من شغل فروش رو دوست دارم و در این زمینه مطالعه هم داشتم تجربه هم داشتم و شرایط شغلی شما رو شاید الان کامل نمی دونم ولی امیدم اینه که بتونم اینجا مفید باشم . قطعاً کمی به آموزش نیاز دارم تا فضای شما و محیط کاری شما رو بشناسم اما بعدش حسم اینه که می تونم کمک بکنم یا امیدوارم که بتونم کمک کنم .
راجع به مشکلات شخصی باهاش حرف نزنیم . کارفرما براش مهم نیست که اجاره خونه من چقدره ، کارفرما براش مهم نیست که من نون آور خانواده هستم یا نیستم اون کسی که من رو استخدام می کنه براش مهم نیست که من مشکل راه دارم ، راهم دور یا نزدیکه ، به این چیزها دقت نمی کنه . دلیل نداره من این مشکلات مطرح کنم . یک ترس همیشگی کارفرما اینه که کارمند جدید که میاد تمام مشکلاتش رو هم به داخل سازمانش بیاره . خیلی از کارفرماها و کسانی که کارمند استخدام می کنند این دغدغه رو دارند که آدم های با کمترین مشکلات رو بیارند چون احساس می کنند این مشکلات به سایر کارمندان و عملاً به جو عمومی سازمان یا شرکت ها وارد میشه مشکلات من مال خودمه . کارفرما اومده تا نیمه ی روشن ماجرا رو ببینه نیمه ی تاریک ماجرا حس امنیت خاطر رو از اون میگیره . پس مشکلات شخصیمون رو با خودمون به داخل جلسه مصاحبه نبریم .
توصیه ی دیگه ای که می کنیم اینه که اگر دارید همزمان چندجا برای مصاحبه می روید . چندجا رفتید و چندجا دیگه هم میخواید برید دلیل نداره که به اینها مستقیم اشاره بکنید در جلسه مصاحبه . حس خوبی به طرف مصاحبه کننده نمیده که طرف بیست جا دیگه برای مصاحبه رفته و الان منتظر ببینه که از کجا پذیرفته میشه . اگر پرسیدند میتونی بگی بله دارم تلاش می کنم ببینم جاهای دیگه فرصت هائی هست یا نه . دلیل نداره که بگی بله از صبح تا حالا این هفتمین جائیه که رفتم راستش سه جا دیگه فردا میخوام برم . خیلی بده و حس بد به مصاحبه کننده میده .
مصاحبه استخدامی : نوع پوشش مناسب در جلسات مصاحبه شغلی
نوع پوشش مناسب در جلسات مصاحبه شغلی
سعی کنید لباس مناسب بپوشید عموماً توصیه می کنند که در جلسات مصاحبه ی شغلی سعی کنید لباس رسمی تا حد امکان اگر میشه برای آقایان کت و شلوار برای خانم ها مانتوی رسمی بپوشیم، ریسک مصاحبه را تا حد بسیار زیادی کاهش میده. من به تجربه خودم دارم عرض می کنم حتی اگر در یک شغل تکنیکال و فنی می خواید برید، خوب شغل فنی شغلای تکنیکال خیلی وقت ها لباس اسپرت ما توش می پوشیم، خیلی وقتها ممکنه توش اصلاً کثیف بشیم، نمیدونم لباس روغنی و گریسی بپوشیم، خیلی بهتره که شما با کت و شلوار مثلاً در این جلسه حاضر بشید یا با لباس رسمی حاضر بشید و اونجا توضیح بدید که من هیچ ابایی از این ندارم که لباس کار تنم باشه ، کثیف بشم و کارهامو انجام بدم تا اینکه شما با لباس اسپرت حاضر بشید و توضیح بدید که اگر لازم باشه من میتونم با تیپ خیلی رسمی هم در جلسات در نمایشگاه ها در جاهای مختلف شرکت بکنم . تیپ رسمی ، لباس رسمی، چه برای آقایون چه برای خانم ها ریسک مصاحبه شغلی را تا حد زیادی کاهش میده.
نکته چهارم : وقت شناس باشید.
معمولاً توصیه میشه که سعی کنید در زمان مناسب ، بلا فاصله زمانی که بهتون گفته شده در جلسه باشید، حتمی در سازمان حضور داشته باشید و به موقع وارد اتاق مصاحبه بشید . تاثیر گزاری اولیه خیلی خوبی ایجاد میکنه اینکه شما وقت شناس هستید، حس اعتماد بیشتری ایجاد میکنه.
خیلی سادست اما موبایلتان را سعی کنید خاموش کنید ، شما دارید پنج دقیقه ، ده دقیقه، بیست دقیقه وقت میگذارید برای اینکه چند سال آینده را تعیین بکنید، صدای بوق مسیج، صدای بوق تلفن، جدای از اینکه طرف مقابل حسش بد میشه وقتی میبینه و میشنوه و میبینه که شما عملاً بهش کمتر توجه می کنید یا نگاهتون به موبایلتون میفته تمرکز خود شما را هم برهم میزنه و این خیلی نگران کننده است ، ریسک نکنید، حتمی موبایلتون خاموش کنید برای اون چند دقیقه تا بتونید با تمام تمرکز در جلسه حاضر باشید.
مصاحبه استخدامی :چگونه در مورد حقوق بحث کنیم؟
در مصاحبه های استخدامی چگونه در مورد حقوق بحث کنیم؟
درمورد حقوق هم توضیحات کوتاهی هم بدم . یاد بگیریم که در مورد حقوق ترجیحاً مستقیم صحبت نکنیم . خیلی خطرناکه . خیلی وقتا ما داریم قمار می کنیم مبلغی رو اعلام می کنیم و با گفتن حقوق عملاً شانس استخدام شدن رو از خودمون می گیریم .اطلاعاتی رو که در مورد حقوق قبلی مون می پرسند تا حد امکان درست بگیم . دروغ گفتن کمکی نمیکنه . اون آدمی که روبروی من نشسته و داره استخدام میکنه .صنعت رو میشناسه به دهها نفر مثل من و شما حقوق داده اعداد رو میشناسه آدمی با توانمندی من رو ببینه حدوداً میدونه که اون آدم چند می ارزه . پس من اگر زیادی بالا بگم عملاً اعتماد رو از بین می برم .به سختی میشه کارفرما رو راجع به حقوق فریب داد ضمن اینکه اگه از شما در مورد حقوق قبلی تون پرسیدن و شما اشاره ای کردید و توضیح دادید همیشه این توضیح رو بدید که : من میدونم البته حقوق قبلیم ربطی به اینجا نداره و می دونم که اینجا اگه کار مفیدی انجام بدم می تونم خیلی بیشتر از جای قبلی دریافت کنم و اگر هم نتونم ارزش رو زیاد کنم شاید کمتر دریافت کنم .به هر حال من خیلی توجه به این ندارم که حقوق قبلیم چقدر بوده . حس بهتری به مصاحبه کننده دارید میدید .
نکته ی بعدی اینکه هنگامی که در جلسه مصاحبه شرکت می کنید اصرار نکنید که من به درد این موقعیت شغلی می خورم معمولاً مصاحبه کننده ها در این زمینه مقاومت دارند اونها دوست دارند توانمندی های شما رو ببینند و بعد تصمیم بگیرند شما رو در کجای این سازمان میشه مشغول کرد . این فرصت رو به استخدام کننده بدید که او تصمیم بگیره .نگران نباشید ، اگر من فکر می کنم که برای این پوزیشن مناسبم و سازمان من رو برای پوزیشن دیگری استخدام می کنه همیشه این فرصت وجود داره که من با نشون دادن توانمندی هام شغلم رو تغییر بدم بنابراین سعی کنیم که موقعیت شغل مطلوبمون رو به طرف مقابل تحمیل نکنیم
در مورد تجربیات قبلی مون ازمون می پرسند . دقت کنیم معمولاً بعضیامون به خاطره گوئی می افتیم . تجربیاتی رو من باید برای طرف مقابل تغریف بکنم و مرور بکنم که اون تجربیات منتقل کننده ی توانمندی های من باشه . به اینها دقت داشته باشین . اینکه مثلاً من ۱۲ سال توی بخش سرویس فلان سازمان بودم یا ۱۰ سال در فلان بخش سازمان در رابطه با مشتریان بودم .الزاماً کمک نمی کنه میتونم دقیقتر توضیح بدم من در حوزه ارتباط با مشتری کار می کردم و به طور خاص کاری که خیلی برام جذاب بود و باهاش در ارتباط بودم مشتریان عصبانی بودند . همیشه این هارو میفرستادند که من باهاشون صحبت کنم . از سابقه گذشته ام استفاده کنم تا بتونم یکی از توانمندی هام رو توضیح بدم.
من در بخش سرویس کار می کردم به طور خاص مدار های هیدرولیک و پنوماتیک ، در حوزه های دیگه هم کار کردم ولی اون حوزه ای که توش خیلی مسلط بودم و خیلی وقتا میتونستم کمک کنم حوزه هیدرولیک و پنوماتیک بود، بدونن من یک کاری رو بصورت مشخص و حرفه ای بلدم
مصاحبه استخدامی : سلیقه کارفرماها را بهتر بشناسیم!
سلیقه کارفرماها را بهتر بشناسیم!
من یک سری نکات دیگه هم دارم که دوست دارم که دلم میخواد اینجا مطرح کنم اینه که مدیری که داره من و شما رو استخدام کنه چه مدل ذهنی براش جذابه . دنبال چجور آدمیه . اولین نکته اینه که مدیر کسی رو میخواد که حقوق رو حق خودش ندونه این که من حقم ۱میلیون تومانه ، یا ۸۰۰ تومانه یا ۲ میلیون تومانه خوب نیست . مدیران دوست دارن آدم هائی رو بگیرند که می گن من می آیم در سازمان سعی می کنم ارزش ایجاد کنم خرجم رو هم در میارم . کسی که میگه وقتی میام اینجا ۱ میلیون میگیرم ۱۰ میلیون حداقل به سازمان کمک کنم .مدیران دوست دارند که آدم ها علاقه مند به تولید ثروت باشند و سهمی از اون رو بخواهند نه اینکه بگه من ۱ میلیون میگیرم به خاطر مدرکم ، رتبه ام ، به خاطر معدلم فکر می کنم حقم هست که این حقوق رو بگیرم . مدیران چنین حقی رو برای کارکنان قائل نیستند ودلیلی هم نداره که قائل باشند .
مدیران همیشه دوست دارند همونطور که قبلاً هم گفتم از مدیران قبلی تون به نیکی یاد کنید هر تعریف مثبت یک امتیاز برای شماست . هر حس قدردانی که نسبت شغل قبلی تون داره قطعاً شانس شما رو در تصاحب شغل جدید افزایش میده .
مدیران دوست دارند وقتی کسی میاد در مورد ویژگی های شغل بپرسه و جزئیات شغل براش مهم باشه نه اینکه فقط اومده باشه که استخدام بشه دوست دارند ببینند که طرف مقابل جزئیات و ویژگی های شغل جدید رو می پرسه و براش مهمه و با توانمندی های خودش تطبیق میده و نهایتاً تصمیم میگیره که من به درد این شغل میخورم یا نمیخورم.
دقت کنید جملات منفی ریسک دارند من این کار رو دوست ندارم ، من ترجیحم اینه این کار رو نکنم ، من شغل قبلیم این کار رو بهم گفتند که اصلاً دوست نداشتم و… خیلی خیلی خطرناکه حس خیلی بدی میده و ممکنه من رو به سادگی از مصاحبه حذف کنه . من یادم میاد یک زمانی قرار بود یک مدیر برای خدمات پس از فروش یشرکت استخدام کنم . یک نفر اومد گفتم شغل قبلیت چطور بود ؟ همه چیز رو مثبت گفت ، فقط گفت که «واقعاً نمی دونستند کی به کیه ؟ آقا یک روز به من یک نامه دادند گفتن کپی بگیر بیار ، دستگاه کپی خرابه .» تمام حس من خراب شد . گفتم پس ما هم اگریک روز گیر بکنیم این ادم حاضر نیست این کارو انجام بده. دلیل نداشت این جمله منفی گفته بشه . چرا باید جملاتی رو که احساس منفی را القا می کنند در مراسم مصاحبه شما ذکر بشه.
مدیران و کسانی که مصاحبه می کنند دوست دارند کسانی که برای مصاحبه می آیند روند مصاحبه رو قبول داشته باشه و بهش احترام بگذاره . این یک واقعیته ، کسی که روبروی شما نشسته حتی اگر یک مصاحبه کننده بسیار بد باشه حتی اگر از لحاظ علمی بسیار غلط مصاحبه بکنه حتی اگر ابزارهائی که برای مصاحبه انتخاب کرده واقعاً نتونه توانمندی های شما رو تشخیص بده خودش فکر میکنه که داره خیلی کار حرفه ای انجام میده . بعضی از جوانترها و خصوصاً کسانی که بعضی دوره ها هم دراین حوزه گذرونده اند برمی گردند می گویند که البته ما فکر می کنیم که این سوالاتی که شما می پرسید شاید معیار خوبی برای انتخاب همکار توی این بخش از سازمان نباشه ، راستش ما این تست یا سوال رو در پرسشنامه جواب دادیم اما خوب چه ربطی داشت؟ خیلی خطرناکه… هیچوقت فرآیند استخدام رو زیر سوال نبرید ویک نکته دیگه ، مدیری که روبروی شما نشسته و مصاحبه کننده ای که روبروی شما نشسته، ماه ها و سال ها در اون پوزیشن کار کرده ،برای سازمانش زحمت کشیده ، نسبت به سازمانش تعصب داره ، معتقده که تلاش خودش رو کرده و عمده تغییرات رو در سازمان خودش انجام داده فوقتی ما میریم در یک سازمان با ادعای انقلاب می ریم من اگر بیام همه چیز رو عوض می کنم من اگر بیام به شما در یک ماه نشون میدم که سیستم کنترل کیفیت یعنی چه ؟ من مستند سازی رو به شکل درستش در اینجا مستقر می کنم
من اگر بیام سعی می کنم بر اساس آخرین اطلاعات روز دنیا که همین اخیراً در دانشگاه یاد گرفتیم اینجا رو به یک شرکت بروز در سطح استانداردهای بین المللی تبدیل کنم ، این حس خوبی نمیده . این یعنی چه ؟ میخوام بگم تو تا الان توی این شغل هیچ کاری نکردی ؟ ادعاهای انقلابی نکنیم . من یک سری توانمندی دارم میام در سازمان شما علاقه دارم فضای سازمانتون رو بشناسم فرصت هاشون رو ببینم محدودیت هاش رو بفهمم و قطعاً تمام تلاشم رو می کنم که من هم گوشه ای از این کار رو بگیرم و تا اندازه ای که می تونم به پیشبرد اهداف سازمان کمک کنم . ادعاهای گزاف و بزرگ کردن مزیت نیست ، من رو از فرآیند مصاحبه حذف می کنه .
مصاحبه استخدامی : چگونه با جلسه مصاحبه خداحافظی کنیم؟
چگونه با جلسه مصاحبه خداحافظی کنیم؟
در پایان جلسه هم چندتا نکته ی کوچیک دارم سعی کنیم خودمون رو بیاد ماندنی کنیم. شاید دهها نفر دیگه مثل من میان داخل آتاق مصاحبه می شوند و می روند من به شکل های مختلف باید سعی کنم که خود را ممتاز کنم . اگر چیزی دارم که فکر می کنم میتونه کمکم کنه با خودم ببرم اگه بخشی از گذشته ام هست که فکر میکنم پر رنگه اونجا بازگو کنم . مثلاً کسی که از بچگی اش کار کرده شاید گفتن این کمک کنه که من کمی از دیگران متمایز بشم . کسی که کتاب خاصی داره می تونه بیاد و اون رو هدیه بده هرچیزی رو که من رو از دیگران متمایز کنه . من یک خاطره دارم از یک مصاحبه شغلی قرار بود کسی رو استخدام بکنیم از شرکت دیگری که کارش تولید گیربکس های صنعتی بود جلسه مصاحبه ش تموم شد به من یک خودکار یادگاری از همون شرکت قبلی داد . گفت ببخشید من سالهاست که عادت دارم هرجا که میرم تبلیغ شرکتمون رو بکنم . درسته که اومدم مصاحبه شرکت شما اما هنوز کارمند شرکت خودمون هستم و روی عادت همیشگی دوست دارم که این خودکار رو یادگاری بدم تا اگه منم اینجا نیومدم حداقل اسم شرکتمون اینجا باشه می دونید چه حس خوبی ایجاد می کنه ؟ انقدر تعصب روی شرکت . خوب من دوست دارم که این فرد کارمند من باشه و با همین تعصب شرکت من رو جای دیگه پرزنت کنه وقتی که جلسه مصاحبه تموم شد از حوصله طرف مقابل تشکر کنه از اینکه وقت گذاشته و به صحبت های شما گوش داده تشکر کنید نپرسید که من چطور می تونم از نتیجه مصاحبه مطلع بشم . این یکجور حس ضعف رو القا می کنه می تونید بگید که من اطلاعات تماسم رو پائین برگه نوشته ام اگه دستوری داشتید و اطلاعات بیشتری لازم بود دستور بفرمائید من حتماً ارسال می کنم و محل مصاحبه رو بلافاصله ترک کنیم .
یکی از عجیب ترین صحنه ها اینه که افراد بعداز بیرون اومدن از اتاق مصاحبه تازه جمع می شوند با هم صحبت می کنند که این سوال رو پرسیدند و اون سوال رو پرسیدند ،شما سابقه ات چیه ، راستی شما از کجا اومدی و…. می خواد تحقیق کنه ببینه شانس خودش در برنده شدن این مصاحبه شغلی چقدره؟ خیلی احساس بدی به اون کسی که می بینه دست میده . احساس می کنه که شما در موضع ضعف هستید . جلسه که تموم شد دست بدید ، لبخند بزنید و آرزو کنید که اگه به این مجموعه اومدید بتونید بهشون کمک کنید و اگه نیومدید بتونند آدم مناسب و توانمندی رو انتخاب بکنند و بتونند با اون آدم جدید برای سازمانشون رشد ایجاد کنند و از مصاحبه کننده خداحافظی کنید.
کانال رسمی وب سایت جاب یاب در تلگرام